باید یک جعبه کمکهای اولیه داشته باشی در خودت. چسب زخم برای وقتی که بیهوا زخمی بر جانت مینشیند. انواع مُسکن برای التیام دردهایت. قرص و شربت برای گرفتگی گلو به وقت بغض و گریه و چسبی با قدرت چسبندگی بالا برای چسباندن تکههای قلبت و تکههای خودت. چون یک جایی در زندگی، بعد از شکستی عظیم در حالی که لتوپار شده از یک جنگ نابرابر برمیگردی، میفهمی که هرگز نمیشود درمانی بیرون از خودت را، برای همیشه، پیشِ خودت نگه داری.
چون فاصلهی آدمها میتواند از مرز باریک سکوت تا درههای عمیق تفاوت و کلنجار، متغیر باشد و تنها تو نیستی که این نسبت را کم و زیاد میکند. این ماییم: باهمانِ تنهایان.
اما در جعبه کمکهای اولیهات هرگز درمانی برای دلتنگی نخواهی یافت. چون دلتنگی نخ نامرئی محکمی است که گاهی تا آخر عمر گسسته نمیشود. از تو وصل است به دیگری، میتوانی او را عضو تازهای از جسم و روحات بدانی، مثل یک عضو اهدا شده، جزئی از بودنت تا همیشه.
"در غیاب آبی ها"
خودت ,یک ,چون ,دلتنگی ,درمانی ,تو ,جعبه کمکهای ,در جعبه ,کمکهای اولیهات ,اولیهات هرگز , اما در
درباره این سایت